دعاهایی برای پیوستن به عشق مقدس

دعاهایی که توسط آسمان به مورین سوینی-کایل در عشق مقدّس، نوریجویل، اوهایو، ایالات متحده آمریکا آموزش داده شد

تأمل در عذاب مسیح

«… امروز آمده‌ام تا شما را به تامل روزانه بر عذاب من دعوت کنم، زیرا چنین دعا و تاملی احساسات عشق و رحمت برای من در قلبتان برانگیخته می‌کند. هر لحظه‌ای که با عشق به من سپری کنید، صدگونه آن را از طریق محبت الهی در این دنیا و دنیای بعد بر شما بازمی‌گردانم.»

محله‌های صلیب

  1. عیسی به مرگ محکوم شد
  2. عیسی صلیبه خود را پذیرفت
  3. عیسی برای اولین بار سقوط کرد
  4. عیسی با مادرش روبرو شد
  5. سیمون صلیبه را برد
  6. ورونیکا روی عیسی پاک کرد
  7. عیسی برای دومین بار سقوط کرد
  8. عیسی زنان اورشلیم را تسکین داد
  9. عیسی برای سومین بار سقوط کرد
  10. از لباس‌های عیسی کنده شد
  11. عیسی به صلیب کشیده شد
  12. عیسی بر روی صلیب مرد
  13. عیسی از صلیب پایین آورده شد
  14. عیسی در گور گذاشته شد

محبت مقدس دهمین محله است

عیسی: «محبت مقدس دهمین محله صلیب است. این خودت را از همه چیزهایی که بین تو و نجات قرار دارد، برهنه می‌کند. مرگ به ارادهٔ خودش است. در محبت مقدس تنها یک اراده و نظر مهم وجود دارد، یعنی خداوند. تقدیس زمانی رخ می‌دهد که روح بتواند آنچه میان او و خداست را ببینید و خودت از آن بریده شود. این دهمین محله من است.»

۳۰ سپتامبر ۱۹۹۴

مدرکات در ایستگاه‌های صلیب

معصومه ما

ایستگاه اول

پیلاتوس عیسی را به مرگ محکوم می‌کند

برای لطف قربانی دادن همه چیز با تعظیم و در نفع روح‌ها دعا کنید.

ایستگاه دوم

عیسی صلیب خود را قبول می‌کند

برای توانایی پذیرش صلیبان در زندگی روزمره شما دعا کنید. خودتان را به صلیب پسرم تقدیم کنید، چنان‌که او با بی‌گناهی کامل صلیبی که جای شماست پذیرفت.

ایستگاه سوم

عیسی برای اولین بار سقوط می‌کند

بر گناهان جهان و گناه‌های خودتان، به سنگینی صلیب عیسی فکر کنید.

ایستگاه چهارم

عیسی با مادرش ملاقات می‌کند که درد دارد

بر عشق بین مادری و پسر، چگونه عیسی از دیدن رنج مادر خود غمگین شد، و غمی مریم را هنگام مشاهده رنج فرزندش فکر کنید.

ایستگاه پنجم

سیمون در حمل صلیب کمک می‌کند

برای لطف پذیرش همه صلیبان زندگی شما دعا کنید، و از عیسی درخواست پشتیبانی کنید.

ایستگاه ششم

ورونیکا پارچه خود را پیشکش می‌کند

برای توانایی همیشه به خاطر عشق مسیح با ایمان قدم برداشتن، بدون توجه به هزینه شخصی دعا کنید.

ایستگاه هفتم

عیسی برای دومین بار سقوط می‌کند

بر مسیح که تحت بار گناهان بشریت سقوط کرد، اگرچه خودش بی‌گناه بود، تفکر کنید.

ایستگاه هشتم

مسیح به زنان سخن می‌گوید

برای لطفی دعا کنید که در دل خود از رنج مسیح احساس ندامت کنید، حتی تا حدی که اشک ریخته شود، زیرا این راه نجات بسیاری است.

ایستگاه نهم

مسیح برای سومین بار سقوط می‌کند

بر تاریکی کامل و شر گناه تفکر کنید که باعث شد مسیح تحت وزن آن لنگیده و سقوط کند. برای لطفی دعا کنید تا به گناه در زندگی خود روشنایی یابید.

ایستگاه دهم

مسیح از لباس‌هایش برهنه می‌شود

بر بربنهٔ خدا تفکر کنید که همه چیز را، حتی آخرین پارچه پوشاک خود، برای بشریت ترک کرد. برای لطفی دعا کنید تا خودش را از هر چیزی پاک کرده‌اید که بین شما و پروردگار قرار دارد.

ایستگاه یازدهم

مسیح به صلیب محکوم می‌شود

مسیح برای گناهان انسان‌ها بر صلیب محکوم شد، اگرچه در دل خود دید که تعداد زیادی از آنها هنوز او را رد خواهند کرد. برای لطفی دعا کنید تا مسیح مرکز زندگی شما باشد.

ایستگاه دوازدهم

مسیح بر صلیب می‌میرد

برای ندامت از همه گناهان خود دعا کنید که باعث مرگ وحشتناک پسر انسان شد. دعا کنید: «عزیز مسیح، دل من نیز با تو می‌میرد.»

ایستگاه سیزدهم

مسیح از صلیب پایین آورده می‌شود

بر غمی مادر تفکر کنید که بدن شکنجه شده پسر مرده‌اش را در پای صلیب به آغوش گرفته‌است. برای ندامت واقعی از گناهان خود دعا کنید.

چهاردهمین ایستگاه

عیسی در قبر گذاشته می‌شود

بر غم مریم فکر کنید که او را ترک کرد تا پسرش را در گور بگذارد. برای نیکی دعا کنید تا نزدیک خدا باشید.

تفکرات ایستگاه‌های صلیب

عیسی، ۳۱ مارس ۱۹۹۶

“می‌خواهم روح‌ها این راه صلیبی را بخشی از زندگی خود کنند. می‌خواهم آنها بر رنج من تفکر کنند و قلب‌های متحد عیسی و مریم را در نظر بگیرند و نقش مادرم را به عنوان هم‌فداکار فهمید.”

اولین ایستگاه

عیسی به مرگ محکوم شد

در نظر بگیرید که عشق الهی و عشق مقدس اراده‌های خود را با پدر ابدی یکسان کردند. این تسلیم را تقلید کنید تا آزمون‌ها را قبول کنید.

دومین ایستگاه

عیسی صلیب خود را پذیرفت

با رحمت الهی قلب مقدس و همدردی مقدس قلب مادرم، توانستم به شجاعت صلیبی که بر گردن دارم دست یازم.

سومین ایستگاه

عیسی برای اولین بار سقوط کرد

وقتی که از گناه افتاده و به زمین می‌خورید، مادرم با همدردی مقدس شما را در پرده‌اش پیچیده و به رحمت الهیم منتقل می‌کند تا دوباره برخاسته شوید.

چهارمین ایستگاه

عیسی با مادرش روبرو شد

چشم‌هایمان به یکدیگر رسید و عشق مقدس و الهی یک شدند. این دعا بود که اجازه داد من ادامه دهم. چقدر روح‌ها از دعای شما وابسته‌اند. آنها را به قلب‌های عیسی و مریم متحد کنید.

پنجمین ایستگاه

سیمون صلیب را حمل کرد

به تردید سیمون در پذیرش نعمت لحظه حاضر توجه کنید. چقدر بارها این لحظه از دست شما رفته است؟ بسیار زیاد، شما صلیب را می‌بینید و نه نعمت. لحظه حالا را در نعمت قلب‌های متحد ما قرار دهید. ما به شما کمک خواهیم کرد تا ‘چرا’ پشت هر صلیبی که هستید ببینید.

ایستگاه ششم

ورونیکا روی چهره عیسی را می‌مالد

ورونیکا با رحمت مقدس و عشق مقدس یکی بود. او از پیش رفتن برای آرامش من ترس نداشت. من علامت عشقی الهی خود را به وی دادم. من آرزو دارم همه روح‌ها در تابوت‌های جهان مرا آرام کنند.

ایستگاه هفتم

عیسی برای دومین بار سقوط می‌کند

با رحمت الهی من - و به راهنمایی مادرم که دارای رحمت مقدس است - من شما را هرگز که از پا افتاده‌اید بخشید.

ایستگاه هشتم

عیسی زنان اورشلیم را آرام می‌کند

به پناه قلب پاک مادرم برید. او شما را به بزرگ‌ترین آرامشی که هست — اتحاد روحانی با قلب من — هدایت خواهد کرد.

ایستگاه نهم

عیسی برای سومین بار سقوط می‌کند

آیا دوباره از من دور شده‌اید؟ من شما را بخشیدم! من شما را بخشیدم! من شما را بخشیدم! من شما را دوست دارم! من شما را دوست دارم! من شما را دوست دارم! مانند من باشید.

ایستگاه دهم

عیسی از لباس‌هایش برهنه می‌شود

اگر شما با قلب‌های متحد ما یک روح باشید، جهان هیچ ارزشی برای شما نخواهد داشت. شما اموال دنیا را به دست آوردن هدف من خواهید کرد. مادرم پرده خود را به من داد وقتی که چیزی نداشتم. از شما می‌خواهم دلتان را به من بدهید و همه چیز را به شما خواهم داد.

ایستگاه یازدهم

عیس بر صلیب آویخته شد

دست‌ها و پاهای مادرم روحانی روی دست‌های من قرار گرفتند. او مانند من رنج کشید، برای عشق به گناهکاران. از تو می‌خواهم که اکنون با او ایستاده باشی و در داغدیده شدن خودت بر اثر گناهانت، او را در پای صلیب پشتیبانی کنی.

دوازدهمین ایستگاه

عیس بر صلیب می‌میرد

با عشق به تو مردم و برای تو. رحمت الهی و محبت الهی یک هستند. محبت مقدس و شفقت مقدس یک هستند. خودت را بکشید. برای دل‌های متحد زندگی کنید.

سیزدهمین ایستگاه

عیس از صلیب پایین آورده می‌شود

مادرم اشک‌های تلخ ریخت هنگامی که بدن شکسته من را در آغوش گرفت. او را بگویید تا تو را در دل محبت مقدس خود پناه دهد. سپس تو را به سوی من هدایت خواهد کرد.

چهاردهمین ایستگاه

عیس در گور گذاشته می‌شود

من را در گور قرار دادند، اما عشق و رحمت من پایان ندارد. دوباره زنده شدم. از طریق محبت مقدس مادرم بر گناه بالا رود. ابدیت را پذیرد.

مریم معصومه: “اهمیتی که دعا در لحظه حاضر دارد، ببینید. من می‌آم برای کمک به شما فهمیدن این‌که در آسمان اعمال خداوند [عدالت و رحمت او] با زمان اندازه‌گیری نمی�ده - هر دقیقه، هر ساعت. لطفا بفهمید که دعا و قربانی علیه گناه و شر است که همه اعمال خداوند را در جهان ایجاد می‌کند یا کاهش می‌دهد.” ۲۳ نوامبر ۱۹۹۷

هنگامی که بر عذاب من تفکر کنی

پیام‌های ازعیس

September 11, 2000

“به زخم‌هایم نگاه کن، زیرا این کار دلم را آرام می‌کند. هنگامی که به عذاب و مرگ من فکر می‌کنی، قادر هستی تا در لحظه حاضر با تملق‌های شیطان مبارزه کنی.”

November 3, 2000
Conversation with Divine Love

“فرزند محبوب، وقتی بر عذابم تفکر کنی، عدالت رحمت پدرم به وفور برای بشریت جاری می‌شود. سپس قادر هستم که نزدیکتر به روح‌هایی باشم که من را نمی�ده یا شناسایی نکنند.”

“برنامه پدرم—ارادهٔ او—ابدی است و همیشه در جهان کار می‌کند. بیشتر آن را بی‌توجهی کرده‌اند، اما هیچگاه از مسیر خود خارج نمی喚.”

“پس وقتی بر رنج‌های من تامل کنید، آنها را زنده می‌کنید. شما ورونیکا هستید که چهرهٔ من را پاک می‌کنید. شما سیمون هستید که به من در حمل صلیب کمک می‌کنید. با مادرم در پای صلیب ایستاده‌اید و او را تسلی می‌دهید. ارادهٔ الهی را در جهان تأیید می‌کنید.”

May 5, 2004
Conversation with Divine Love

“هنگامی‌که بر رنج‌های من تامل کنید، شما را به شعله عشق الاهی عمیقاً برده‌ام. وقتی بر رنج مادرم تامل کنید، از شمای سپاسگزاری می‌کنم.”

Jesus’ February 5, 2002
Monthly Message to All Nations

“هنگامی‌که بر رنج‌های من و مرگم تامل کنید، دلهای پشیمانه‌ای به من می‌آورید. پس در این کار هیچگاه از من دور نشوید. رحمت را زایدهٔ خود می‌کند. وقتی با تلاش شما دلهایشان را به مرحمی می‌رساند، هرگز در رحمت‌ام از شمای غافل نخواهم بود.”

May 14, 2004
Conversation with Divine Love

“لطفا بفهمید که بسیاری از رنج‌های من درون قلبم رخ داد. برای روح‌هایی که حتی با قربانی‌م خود نیز گمشده می‌شدند، سوگوار شدم. دلِ من به خاطر خویش‌توجهان و غریبان متحرک شد. این‌ها کسانی هستند که در حالی‌که به سوی هلاکت‌شان حرکت می‌کنند، احساس می‌کنند بر راه نجات‌اند.”

“هنگامی‌که رنجیدم، مادرم نیز درون قلب خود رنج را تجربه کرد—درد فیزیکی و آزار از گمشده شدن روح‌ها. علاوه‌بر این، او درد جدایی از من را تحمل کرد—اگرچه دل‌های ما حتی در ساعت تاریک‌ترین همیشه متحد بودند.”

“این است که چرا شعله قلبم با خوشی دل کسی را می‌پوشاند که بر رنج‌ها و مرگ‌ام تامل کند. این است که چرا به کسانی که بر غم‌های مادرم تامل کنند، مهربان هستم.”

تأملات در مورد رنجهایم و مرگ‌م

پیام‌ها از عیسی

آزار در باغ

February 19, 2005
Conversation with Divine Love

“کودکی، می‌خواهم با تو دربارهٔ واقعیت‌هایی درباره رنجهایم و مرگ‌م که تا به حال پنهان مانده‌اند، اشتراک کنم…”

“اولاً شما را به باغ گتسمانی برده‌ام. به این نقطه زمانی با دل سنگین نزدیک شدم—دل سنگینی چون می‌دانستم بسیاری حتی پس از قربانی‌م خود نیز هلاکت خواهند شد. بزرگ‌ترین رنجی که برای فدای انسان‌ها تحمل کردم، دانش الهی نبودن عشق در دلها بود. چندین بار هنگام آزارشان تنها یک بخش کوچکی از غمی را احساس می‌کنید؛ اما تصور کنید اگر همه نفرت و بی‌تفاوتی هر قلب انسانی که تا به حال وجود داشته یا خواهد داشت، همزمان تجربه کنیم!”

«این چیزی بود که باعث شد خون از پوستم جاری شود. این همین است که من خواستم این جام را کنار بگذارند. وقتی قبول کردم اراده پدرم، هیچ تسلیتی برای دانستن تائید او دریافت نکردم. فرشته‌ای آمد و به پاک کردن خونی که ریخته بود خدمت کرد...»

شلاق زدن در ستون

March 4, 2005
Conversation with Divine Love

«حجرات قلب‌های متحد ما طی عذابم باز ماند. من آماده پذیرایی و بخشیدن هر یک از شکنجه گرانم بودم اگر فقط با دل توبه کننده‌ای به سوی من برگردانده بودند. هیچ‌کس چنین نکردند. تاریکی آنها را پوشاند. مرا شناسایی نکرده‌اند، همان‌طور که بسیاری امروز مرا در قدوس مقدس یوکاریست نمی�یابند.»

«توهین‌های شلاق‌ها آسان نبود برای تحمل، اما من به اراده پدرم تسلیم شده بودم. بنابراین هر ضربه‌ای را برای فداییشان بردم. این دردها نسبت به دیدن دلهای شکنجه گرانم کوچک بودند. دلهای آنها ظرف بی‌توجهی، نفرت و ناخوشایندگی بودند. چندین امروز همان روح‌ها را در دل دارند؟»

«مدر من هر ضربه‌ای که جسمانی از آن رنج بردم، به صورت اسرارآمیز در بدن خودش تحمل کرد. نمی‌توانستم او را از این آزمون محافظت کنم که بخشی تلخ عذاب و مرگم بود.»

«امروز دعاهای فرزندان موعودش هستند که مادرم را پشتیبانی می‌کنند در حالی که به دل‌های انسان نگاه میکند. او را ترک نکنید، زیرا بسیار رنج می‌برد.»

بیشتر درباره حجرات قلب‌های متحد بخوانید

تاج گذاری با خارها

March 11, 2005
Conversation with Divine Love

«تاج‌گذاری با خارها که از دست شکنجه گرانم رنج بردم، معنی خاصی داشت. هر خار نماد پرستش خودخواهانه خدای جعلی در دلهای شکنجه گرانم بود—آن زمان و اکنون و در آینده.»

«خاری که از خدای جعلی ثروت عمیق‌تر نفوذ کرد. این خار توسط خدای جعلی شهرت چالش شدیدی داشت. سپس بود خدای جعلی زیبایی جسمانی. نمی‌توانم خار خدای جعلی عقل را نادیده بگیرم.»

«تاج خارها به ویژه سخت برای تحمل بود زیرا بسیار نزدیک با خطاهای دل‌های مردان می‌تابید. در حالی که من با عشق در قلبم رنج بردم، شکنجه گرانم مرا با نفرت زهرآگین حمله کردند. عشق آنها به خدا توسط خودخواهی بی‌نظم جایگزین شده بود. برایشان خون ریخت.»

“امروز دعاهای فرزندان مقدس مادرم است که او را در زمانیکه به دل‌های انسان‌ها نگاه می‌کند، پشتیبانی می‌کنند. از او خیرخواهی کنید زیرا بسیار رنج می‌برد.”

February 28, 2005

“برادران و خواهران من، ببینید و بفهمید که گونهٔ کُندی که به عمق‌ترین در سرم نفوذ کرد، روح‌هایی را نشان داد که گفته‌اند مرا دوست دارند اما به مرا اعتماد ندارند. اوه! چقدر این اتفاق می‌افتد و اغلب برای روحوهایی است که نزدیکترین من بوده‌ام. از رنج‌هایم فکر کنید سپس ببینید که عشق و اعتماد شما باید مانند قلب‌هایم متحد باشند.”

برده‌داری صلیب

March 18, 2005
Conversation with Divine Love

“امروز آمده‌ام تا به شمای درباره بردن صلیبی سخن گویم—a سفر که منجر به فداکارانه‌ترین قربانی شد. از نظر انسانی، نمی‌توانستم این سفر را انجام دهم زیرا قبلاً توسط آزمون‌های گذشته بسیار ضعیف شده‌بودم. با فضل دعاهای مادرم توانسته‌ام تحت بار این باریک ماندن. تمرکز من بر روی روح‌هایی بود که موفق می‌شدند دروازه‌های تنگ بهشت را گذرانده و از فداکارانهٔ مرا بهره ببرند. نمی‌توانستم خودم را بفکر کنم. لحظات زمانی‌که بیشتر مستعد حمله شیطان برای رد این آزمون‌ها بودم، آنهایی بودند که آنها را برای پدرمان تسلیم کردم برای کسانی که اجازه می‌دهند شیطان آنان را در فساد دیگران غلبه کند.”

صلیب‌کشی و مرگ بر صلیب

March 25, 2005
Good Friday Conversation with Divine Love

“در این روز هزارها سال پیش، نجات به صلیبی رسید. بله، عشق و رحمت یک شدند—برای همه و برای هرکسی رنجیدند و مردند. درد من شدت بیشتری یافت وقتی که مادرم را نگاه کردم که غمیده بود. هنوز امروز—for there is no time or space in Heaven—شما می‌توانید مادرم را آرام کنید هنگامی‌که او در پای صلیب ایستاده است.”

“آرام‌بخشی من وقتی که مردن بر روی صلیبی بود، آگاهی از عبادت رحمت الهی در این روزهای آخر و گسترش کنفرانس قلب‌های متحد بود. کنفرانس منبع عشق الهی را برای همه باز می‌کند تا به اشتراک بگذارند. با شناخت اتاق‌هایم از قلب‌های متحده روح‌هایی کمک خواهند شد تا به کمال برسانده شوند و توانایی پیدا کنند که عشق الهی را بیابند، و آنرا تقلید نمایند.”

“هیچ چیز در گولگوتا نگذاشتم. همه‌چیز برای فایدهٔ گناهکاران تسلیم کردم. هرکسی باید تصمیم بگیرد که همه‌چیزی را به مرا تسلیم کند تا آزاد باشد و انتخاب عشق مقدس و الهی داشته‌باشد.”

“هیچ درد من بر روی صلیبی نبود که بزرگ بود، زیرا چهرهٔ بشریت پیشام بود. هنوز رنج می‌برم وقتی هر گناهکار از مرا دور شود. شما را التماس می‌کنم—عشق و رحمت الهی به یکدیگر تقلید کنید. دست خودم را از بالای صلیب پایین آورده و شمای کمک خواهم کرد.”

August 7, 2002

«هنگامی که در صلیب آخرین نفسم را کشیدم—دعای مرگ‌ام بود—فکر آخر من برای کلیسایی بر زمین بود.»

April 18, 2003
Good Friday – 3:00 p.m.

«هنگامی که آخرین نفسم را کشیدم—a breath that caused Me excruciating pain—I was consoled by the knowledge that two Revelations would draw My Remnant Faithful together. One was the Revelation of My Divine Mercy —the other was the Revelation of the Chambers of Our United Hearts.»

February 17, 2000

«هنگامی که از عذاب و مرگم گذشت، این مأموریت را شکل گرفتندیدن و برای من یک آرامش بزرگ بود.»

نزول به مردگان

March 26, 2005
Holy Saturday Conversation with Divine Love

«پس از مرگم در صلیب، به مکانی نازل شدم که نه جهنم بود و نه پُرجات—یک مکانی که بسیاری منتظر من بودند—the patriarchs—Moses, My foster father Joseph, to name a few. Before I released them to enter the glory of Heaven, I charged each one of them to pray for My Love and Mercy to be made known in these last days.»

«آرامش من هنگامی که در حال مرگ بودم، آگاهی از عبادت رحمت الهی در این روزهای آخر و گسترش کنفرانس قلب‌های متحد بود. کنفرانس منبع عشق الهی است که دل من برای همه به اشتراک گذاشته شده‌است. با شناخت اتاق‌هایشان قلب‌های متحده ما روحها را در صعودشان به کمال کمک می‌کند تا بتوانند عشق الهی را پیدا کنند و آنرا تقلید نمایند.»

«به آنها دستور دادم برای روند رحمت الهی دعا کنید و برای کنفرانس قلب‌های متحد—the two vehicles of My Divine Love and Divine Mercy. I made them understand that these vehicles of My Love and Mercy would convert and save a multitude before My return. Then I sent them to Heaven.»

عذاب من امروز ادامه دارد

September 11, 2000

«برادران و خواهرانم، عذاب من امروز در شکل هر قتلی که انجام می‌شود، هر سقط جنینی که صورت می‌گیرد، ادامه دارد. آن را در همه کسانی که ایده مسیحیت مقدس عشق را نادیده گرفته‌اند، مشاهده می‌کنیم. بنابراین شما را دعوت می‌کنم تا این شب مرا به یاد آورید همانطور که من شما را هنگام عذاب خودم به خاطر سپردم.»

September 21, 2000
Conversation with Divine Love

«تو فکر میکنی فرزند، چگونه روح گمراه هنوز باعث رنجش من شده و چگونه قربانی‌هایت امروز می‌تواند از عذاب من کم کند. در آسمان هیچ زمان یا مکانی نیست. بنابراین، همچنان برای هر گناه انجام شده رنجیده‌ام و همیشه در قلبی که تبدیل شدم پیروزی یابم.»

February 7, 2000

«در اتاق چهارم دل من است که عذاب و مرگ خود را تجربه می‌کنم به هنگام جشن هر مسیحیت.»

February 7, 2000

«شاید تو، دخترم، از آن که بعضی اندوه‌ها را در برخی اتاق‌های دل من به تو آشکار می‌کنم تعجب کرده باشی. اما حقیقت این است که بعضی اندوه‌ها شمشیری دیرین‌تر و تیزتر از همه چیزها را درون قلب من فرو برده‌اند. بزرگ‌ترین اندوه‌ام، آنکه با تلخیت در چهارم اتاق‌های دل من جای گرفته‌است، بی‌حرمت‌کاری‌ها و تجاوزات هستند که در حضور حقیقی خودم در تابوت‌هایی جهان می‌بینم.»

April 18, 2003, Good Friday

«امروز به تو آمده‌ام تا برای دنیا زخم‌هایم را توصیف کنم.»

«زخم‌های دست‌هایم برای آن‌هایی که شر را پذیرفته و با عدالت مخالفت می‌کنند تحمل شده‌اند. در نزد من هیچ میانجی نیست. یا به طرف من هستید یا علیه من.»

«زخم‌های پاهایم برای آنهایی که یک‌بار در راستی راه رفته بودند، اما از مسیر منحرف شدند تحمل شده‌اند.»

«زخمی دل من برای کشیشان—کشیشانی سرد و بی‌دغدغه—آن‌هایی که وظیفهٔ خود را به خطر انداخته یا رها کرده‌اند—آنهایی که قربانیان مقدس مسیح با دست‌های آلوده ارائه می‌کنند تحمل شده‌است.»

«همه‌ی این‌ها برای نجات روحان تحمل کردم، و هنوز هم امروز آنها را تحمل می‌کنم.»

دروس از گناه‌کاری

February 25, 2005
Conversation with Divine Love

عیسی: «لطفا بفهمید که وقتی من در گناه‌کارم رنج می‌بردم، می‌توانستم یک لشکر فرشتگان را برای دفاع از خودم فرا بخوانم، اما انتخاب کردم تا با سکوت رنج بکشم. هنگامی‌که رنج می‌بردم دعا کردم تا دشمنانم به خاطر گناهانشان در دلشان متقاعد شوند. تو هم باید همین کارو کنی زیرا این عشق بی‌شرط است.»

April 10, 2006

عیسی: «برادران و خواهرانم، بسیاری از روزها پیش از گناه‌کارم و مرگم با ترس از آنچه به من می‌رسید غرق بودم. اما وقتی صلیب را پذیرفتم یعنی آنرا تسلیم کردم، توانایی و شجاعت برای تحملش داده شدم. تو هم باید همین کارو کنی.»

October 27, 2007

مارگارت ماری آلاکوک: «تسلیم عیسی در گثسمانی کامل و بی‌نقص بود. اما او مجبور شد تا به ارادهٔ پدرش تسلیم شود در طول تمام گناه‌کارم. زیرا شیطان سعی کرد که او را وادارد از صلیب پایین آید. هیچ تفاوتی نیست با آن تسلیم روزانه‌ای که هر روح برای عیسی می‌دهد. شیطان تلاش میکند روح را فریب دهد تا صلیبی را رد کند—قدرت‌تر صلیب، قدرت‌تر فریفتگی.»

«یاد بگیرید که عیسی پس از تسلیم شدن به اراده پدرش، فرشتگان برای او خدمت کردند. هر روح دارای فرشته نگهبان خود است که کنارش قرار دارد تا کمک کند تسلیم شود و در برابر هر گونه تمایل به ترک تسلیمیت پشتیبانی کند.»

«عیسی می‌خواهد شما پناهگاه بال‌های فرشتگان خود را برای اجرای این پیام‌ها از عشق مقدس و الهی که اراده الهی خدا است، بگیرید.»

April 12, 2001, Holy Thursday

عیسی: «هنگام تحمل رنج‌هایم و مرگم، بزرگ‌ترین تسلی من این بود که در جهان با حضور خود در اقرار باقی می‌ماندم. نه اینکه به دنیا یا زندگی در آن وابسته باشم، بلکه بر اساس اراده پدرم، برای همه بشر نیرویی قوی و پشتیبانی هستم.»

«بله، من اینجا هستم! با بدن، خون، روح و الهیت خود حاضر هستم. تنها چیزی که می‌تواند پیوند روحانی من را با تمام مردم تضعیف کند، اراده آزاد است. بنابراین آمده‌ام تا بگویم—به حضور واقعی من در تابوت‌های جهان باور دارید.»

دعاها و پیام‌ها از کتاب‌های "دفترچه دعای قلوب پیروزمند، ویرایش دوم" و "کتاب دعاها و مدیتیشن‌های قلب‌های متحد" گرفته شده‌اند که می‌توانید آن را از اینجا دانلود کنید

منابع:

➥ holylove.org

➥ www.freepik.com

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید