۲۰۱۵ اکتبر ۱۴, چهارشنبه
پیغام داده شده توسط پروردگار ما عیسی مسیح
به دختر محبوبش لوز د ماریا.
قوم من بسیار محبوبی،
تو هستی پری از چشمم؛ هر یکتان گنج بزرگ من است… برای تو خود را بر صلیبی که عشقی بود فدا کردم. تو را بینهایت دوست دارم… من آنکه هستم[64].
قوم من، میخواهم ایمانتان را افزایش دهید تا ثابت بماند و با هم عمل کنید. قوم من باید بیشتر از این لحظه ایمان داشته باشند تا بتوانند آزمونها را پشت سر گذارده و بداند که همه آنچه اجازه میدهم برای خیر شما است زیرا میخواهم کامل شوید، چون نمی�باز کودکان سرد یا فرزندانی که در جهتهای مختلف حرکت میکنند و به جایی که بادشان میبرد مثل درخت نخلی که باد بر آن میوزد. بلکه باید کودکی ثابت باشید.به روشنایی ذهن، فکر، کار کردن و عمل با هماهنگی با اراده الهیم نیاز دارید.
فرزندان محبوب من، همیشه این نسل را مینگرم که چگونه در جریان آنچه مدرنیست و گناهکار است باقی ماندهاند، حتی وقتی به دریافت من آمدهاند بدون آگاهی اینکه من آنکه هستم,77 آنها بیخبر از آمادهسازی مناسب برای دریافت من هستند، بدون درخواست بخشش برای خطاهایشان.
فرزندان من،
لازم است ایمانت را تقویت کنید؛ لازم است در کلامم غوطهور شوید تا آنرا به ارادههای خود یا نافرمانی شما تابع نکند زیرا کلمهٔ من تحت کنترل فرزندان من نیست’سوگندهایشان. کلمهٔ من یکتا است و نوشته شدهاست؛ در غیر این صورت اگر قانونم دائمی و ابدی نبود، چه میشد از قوم من اگر هر کس به اراده آزاد خود عمل کرده یا کار کند؟
قوم محبوب من، میبینم که همه آنچه زندگی شما را دستگیر میکند باعث سقوط سریعتان میشود… ایمانی که اعلان میکنید کجاست؟ ایمانی که ادعا میکنید در من دارید کجاست؟ اگر مرا فراخواند، آیا از کمک کردن به شما سر باز نمیتوانم زد?... اما تو را ندخوانی. فوراً خودتان را مغلوب روزمرههای زندگی کرده و مانند قایقی که آب گرفتهاست غرق میشوید؛ این ایمان واقعی نیست. هنوز بسیار سردی دارید زیرا فراخواندگی در آن شرکت نکردید، فراخواندگی برای زنده ماندن، کار کردن و عمل با اراده پدرم.
فرزندان من،
فقط به خودتان مینگرید؛ به خویشتنیتان نگاه میکنید و بر زمین افتادن
در لجن که شما را از بالا نمی�بر، همیشه در مورد همه آنچه با شما اتفاق میافتد شکایت میکنید بدون اینکه بدانید که همه چیزهایی که اجازه میدهم برای رشد بیشترتان است زیرا هنوز بسیار کم دارید.
قومی من تحت تعقیب هستند، اما بدترین چیزها هنوز به دست نمی�یده… و در این لحظهها شما توسط آزمونهای کوچک ضعیف میشوید، از قوت خود بیبهره میگذرید، فکرهای تو آرامشت را گرفته و مانع رسیدن به من شدهاست. هر وضعیتای که هستید خسته میکند و نمی�یده برای تلخی درون خود دعا کنید. شما قادر نیستید به کلماتم گوش دهید زیرا گوشهایتان بسته است در برابر شرایط دردی. آنها فرزندان من نیستند! این ایمان قومی من نباید باشد!
شما باید برای افزایش ایمانی مبارزه کنید، شما باید مرا بشناسید تا مرا شناسایی کنید؛ نمی�یده در بینظمی و آشفتگی به ارادهام برسید. این نیست که یک نگرانی را کنار بگذارید، اما دقت کنید زیرا شیطان، دشمن روح، قصد دارد تو رو گرفته و در گل لای گیر کند تا قادر نباشد حرکت کنی و بدین ترتیب اتحادت با من تأخیر یابد. چگونه میتواند مخلوقی که در حال ویرانی دائمی است بدون اجازه دادن به مرا کمک کنم از گل لای بیرون بیاید و اجازه دهد مرا او را با آب عشقم پاک کند تا بتواند ادامه دهد راهش دست مادرم گرفته؟
لاجرمها توسط پدر من خارج خواهند شد…
من بسیاری از لاجرمهای میبینم که به طرف و طرف نوسان دارند! وقتی همه چیز برایشان مطلوب است، خوشحال باقی میمانند و فکر میکنند در ارادهام زندگی میکنند؛ اما هنگامیکه تمام چیزها مطابق با خودخواهیشان نیست، مرا فرامیگذارند و از من دور میشوند، و مانند بادکنکهای بیهوا که سریعاً به همه اطرافشان برخورد میکند.
همهٔ کسانی که روزانه برای دریافتم آمدهاند زندگی نمی�یده و ارادهی ما را انجام ندادند؛ کسیکه در کوچکترین تغییرات روزمره ثابت باقی بماند، نمونهای قرار دهد و گواهی بدهد که من در او زنده هستیم و تمام عمرش را به مرا اهداء کرده تا مرا راهنمایی کنم و او رو بر راستی هدایت کنیم، زندگی میکند و ارادهی ما را انجام میدهد. فرزندانم عمل هستند، ثابت نمی�یدهاند، با بیتوجهی همه چیزهایی که اطرافشان رخ میدهد نگاه میکنند.
پروانههای میدانها را گرسنگه نمیبینید؛ مرا پرستارشان هستم… چگونه قادر نباشتم وضعیت فرزندانم رو در نظر بگیرم؟ به هرکسی مطابق با اندازهاش میدهم تا سریعتر رشد کند زیرا ما نزدیکترین لحظهٔ ویرانی هستیم. من دیگر چیزی برای قومی نکنم اگر آنها سرعت خود را افزایش نداده و در راستی بزرگ شوند تا بتوانند همه چیزهایی که رخ میدهد رو مواجهه کنند و برنده باشند.
من بسیاری از انسانهای شکستخورده و ناامید میبینم که بیشتر از آنچه پیش چشمشان است نگاه نمی�یدهاند… من بسیار کسانی را میبینم که خودرا مسیحیان میگویند اما هنوز مأموریت مرا که به آنها سپردهام فهمیده نیست. همه فرزندانم، تمام قومی من یک قوم مصلح هستند و باید یکدیگر رو خدمت کنند و کمک کنن؛ ولی همچنان معنی مأموریتی را نمی�یدهاند: عشق.
من چند روح خاص را خطاب کردهام و به آنها مأموریتهای بالا سپردهام، اما هنوز از دور آنها رو نگاه میکنند زیرا ارادهی انسانیشان و آزادیاشانشان باعث شده تا از انجام ارادهم فاصله بگیرند.
قومی عزیزم، تعقیب ادامه خواهد داشت و بدتر خواهد شد. قومی من سختیهای برادران خود را تحمل میکنند.
در این لحظه انسانیت مانند مو روی سر به یک رشته متصل است: در هر لحظه ممکن است یک مو بپاشد.
قواهایی که فکر میکنند بر بشر حکومت میکنند، یکدیگر را تحریک میکنند و این باعث نتیجهای مرگبار خواهد شد. انسان از سختی جنگ آگاه نیست؛ انسان از نابودی و ویرانی که با استفاده از انرژی هستهای به بشریت خواهند رسید، بیخبر است.
انسان هیچ چیزی ایجاد نمی喚د که آن را برای خوب یا بد نکارند. استفاده علمی از انرژی هستهای بزرگترین غم من است. بشر بدون خواستن و جستجوی خود بسیار رنج خواهد برد. وقتی یک قدرت اقتصادی ضعیف میشود، جنگ برمیخیزد. شما به روحی نمی喚ید؛ بلکه به جنگ نگاه میکنید، و رنج شدیدتر خواهد شد و سختیاش عمومیتر خواهد گشت.
من از شما دعوت میکنم تا برخی غذاهای بستهبندی شده آماده کنید — بدون
بیشاز حد کردن — برای در خانههای خود نگهداری کردن. بدون بیشازحدی آماده شوید زیرا من فرشتگانم مقدار هر کس را بر اساس تواناییاش افزایش خواهند داد؛ و به آنانی که هیچ چیز ندارند، اگر لزوم باشد، ماننا از خانهٔ من میدهم; من مردم خود را ترک نمی喚دم.
بچهها، هنوز خون بسیار بدون رحمت جاری است! و این خون برای توقف خشونت فریاد زدهاست. مبارک آنانی که با ذکر نامم خونشان ریختهاند!
شما باید دهان خود را باز کنید تا منو ستایش کنید، تسبیح بگویید، مرا فراخواند: پدر اببا! دهانتان را برای گفتن کلمات ناصحیح نباز کنید؛ دهانتان را برای آزار دادن برادرانتان نباز کنید؛ از هدیه سخنگفتن استفاده نکند تا کسی که در پایین است دچار آسیب شود. شما باید فرزندانی از عشق باشید و واژههایی که منو آزارد، واژگان دنیوی که همیشه آنها را میشنوم، نکارید.
وایلای شما، وايلای شما که کودکان کوچکم رو آزار دادهاید!
وايلای شما که ابزارهای منو با دانایی آزاردیدهاید!
وايلای شما که علیه مردمم عمل میکنید؛ مردمم آنانی هستند که در سراسر جهان وفادار باقی ماندهاند!
بچههای من،
بهصورت پیادهای پیش بروید و آماده شوید تا با شهادت دادن در جزئیات روزمره کوچک، نشان دهد که شما از ارادهٔ پدرم پذیرا هستید’س.
به کلام من وفادار بمانید؛ کلمام تحت شرایط انسان قرار نمی喚دهاست; آن را فراموش نکنید. کلیسام لرز خواهد شد اما شکست نخواهد خورد؛ این لازمه است، همه چیز باید پاک شود. نیاز دارم که کلیسای خود را از دست کسانی که علیه ارادهٔ من کار میکنند و عمل میکنند بگیرم تا آنها بیشتر انحراف ندهند.
قساهای من برای زندگی در سادهزیستی فراخوانده شدهاند، نه در لکسوس بزرگ یا عروسیهای بزرگی؛ نه در کاخهایی مانند فاریسیان. شما، بچههایم، به عدم اطاعت آنان از فرمانهایم کمک نکنید.
قومم، برای ایالات متحده دعا کنید; آن کشور به دلیل سختیسرایی حاکمش و دست افرادی که تروریسم را برای نابودی برادرانشان استفاده میکنند بسیار رنج خواهد برد.
برای شیلی دعا کنید، فرزندانی من؛ زمین همچنان لرزه خواهد خورد و آنها بسیار رنج خواهند برد. برای یکدیگر دعا کنید زیرا جنگ بیوقفه نزدیک است.
اما بیشتر در دانش آنچه که به شما میگویم غوطه ور شوید، تا از تحقیق دربارهٔ آنچه را که به نظر خوب و جذاب پیشکش میکنند لذت ببرید؛ زیرا همه چیزهایی که به شما گفته میشود خوب نیست برای روح. حالا انسانها زیر پوششی شیطان زندگی میکنند.
فراموش نکنید که چیپ میکرو نه اختراعی از سوی آدمیان است تا مردمم را یاری کنند. آن به دزدیدن تواناییهای مخلوقات و قرار دادن آنان در دست ضد مسیح استفاده میشود. ضد مسیح حالا روی زمین است و پنهانانه ملتها را هدایت میکند، بزرگترین تعقیبکننده قومم، شلاقزننده قومم، کسی که از رنج فرزندانی من خوشحال خواهد شد؛ اما ترس نکنید زیرا من آن هستم که هستم [65] و لشکر فرشتگان من همه کسانی را محافظت خواهند کرد که به من وفادار هستند.
هر لحظه یک لحظهٔ تبدیل است. شما کاملاً تبدیل نشدهاید، و آزمونها آزمونهاییاند، و آنچه را که مخلوق در قلب خود پنهان دارد آشکار میکنند.
عزیزانم، برای برادرانتان دعا کنید، شاهدی از عشق شما باشید.
وای به مخلوق که نمی�اید چگونه بعلت آنکه اراده آزادش اجازه نداده است تا از عشقی من یا عشق همنوعانش لذت ببرد.
نه همه چیزهایی که خوب هستند برای روح، خوباند — این همان عشقمست که در برادران شما بیان میشود!
من از شمای دعوت میکنم تا به عشقی من باز شوید تا مرا بشناسید، حقیقتاً بشناسید.
دعا کنید، فرزندانی که دارید، برای ونزوئلا دعا کنید. این قومم همچنان بسیار رنج خواهد برد.
قومم، چرا شما خودتان صلیبهای سنگینتری از آنهایی را که به هر یکتان دادهام بر دوش میکشد؟ هر کدام از شمای صلیبی را سنگینیدهاید؛ با اراده آزاد و غریزهٔ انسانی، صلیبی را سنگینیدهاید تا آنجا که نمی�اید تحمل کنید.
میخواهم قومم در ایمان شجاع باشند… میخواهند قومم تصمیمگیرنده باشند تا همه چیز خودشان را بدهند تا از زندگی ابدی که به شمای پیشنهاد میکنم لذت ببرید.
من توها رو دوست دارم، فرزندان من. توها رو اینقدر دوست دارم که ادامه خواهم داد تا هشدار بدم. باید آماده باشید؛ یک بیماری وجود دارد که پیش خواهد رفت و به پوست کودکانم تأثیر مستقیم میگذارد. این سلاحی است که در آزمایشگاهها ساخته شدهاست تا پرتاب شود و انسان را دقیقاً در آن لحظه حمله کند که جنگ دوباره شروع میشود.
چقدر بدی آدمی انجام میدهد وقتی زندگی آزاد خودش رو دارد و اجازه میدهد کنترل بشود!
عزیزم، بترسید؛ در دقیقه دقیق، مادرم به تو آنچه لازم است برای مبارزه با همه چیزهایی که انسان ایجاد کرده تا تو را آسیب برساند، خواهد داد، اما باید وفادار و هر لحظه زندگی خودت رو میجنگی.
من مردمم رها نخواهم کرد؛ کمک فرستادم تا با کلام من در دهانش,
تو را تشویق کند و ایمانت رو افزایش بدهد وقتی که، مردمم، فکر میکنید سقوط کنید.
بیا دعا کنین، فرزندان من، تا ارادهام، ارادهٔ ما، انجام شود، و هیچ مخلوق انسانی آن رو قطع نکند.
عزیزانترین کودکانم,
علاقه من پیشت است، دستت را به من بده و این عشقام رو دار.
من همیشه توها رو نگاه میکنم و همیشه برکت میدهم؛ راه رو روشن میکنم تا در تاریکی نبیدین، اما باید خواستار کمک من باشی و آن را قبول کن.
من هستم که هستم[66] و، اگر مردمم شکست خورده به نظر برسدند، هرگز شکست نخواهم خورد و دقیقاً در آن لحظه خواهد بود که بیشترین شکوه و پیروزی خواهند داشت.
عشق من، برکتام در هر یک از شما است: با نام پدر و پسر و روح قدس.
روح القدس.
یسیوع مسیحت
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.
سلام مریم پاک، بدون گناه زاده شده.