پیام هایی به مارکوس تادو تکسیرا در Jacareí SP، برزیل

 

۲۰۱۸ ژوئیهٔ ۱, یکشنبه

پیام مریم مقدس‌ترین

 

(مريم مبارک): فرزندان عزیز، من خاتون کمک دائمی هستم!

من مادر آنست که همیشه دوست دارد، همراه و برکت می‌دهد به فرزندانش در سفر طولانی‌شان به سوی بیابان.

من کمک همه کسانی است که رنج کشیده‌اند، کسانی که غمگینند، کسانی که برای پسر من عیسی، حقیقت و انجیل، نام مقدس‌اش تعقیب می‌شوند.

من کمک دائمی تمام کسانی هستم که خدمتگزاران واقعی من هستند و دقیقاً به این دلیل که روزانه در پاکدستی، دعا و عشق برای من خدمت می‌کنند، توسط اطرافیان‌شان تعقیب، اشتباه‌فهمیده و بدرفتاری می‌شوند.

من کمک دائمی همه کسانی هستم که زیر بار سنگین صلیبی در زمان‌های بزرگ ترک دین و آزار نهایی دچار سختی هستند که زمین را ویران کرده است.

من مادر کمک دائمی تمام بشریت هستم! و به همین دلیل، من در بسیاری از جاهای دنیا با حضورهایی متعدد و غیرعادی خود آمده‌ام تا فرزندانش را یاری کنم، نشان دهم که به همه رنج‌هایشان و صلیب‌هایشان توجه دارم.

و اگرچه دشمن من، اژدها جهنمی، زمین را بسیار آسیب می‌رساند، درد ایجاد کرده و خدمتگزارانش را تعقیب می‌کند، با آنان هستم و یاریشان می‌کنم. به همه کسانی که پیام‌های من را پخش می‌کنند، تسبیح من را می‌گویند، گروه‌های دعا من را در هر جا تشکیل می‌دهند و خدمتگزاران واقعی و سربازان من در این زمان‌ها از جنگ نهایی بین من و اژدها جهنمی هستند، با کمک مادرانه‌ام یاری می‌رسانیم.

بله، حالا این جنگ به مرحله پایانی خود رسیده است، این جنگ حالا به نبردهای آخری میان من و اژدها رفته که سرانجام تمام بشریت را به پایان این نبرد خواهد رساند که از قرن‌ها پیش گسترش یافته است! سپس خدمتگزاران من، فرزندان واقعی‌ام آسمان جدید و زمین جدید را خواهند دید که برایشان آمده است جایی که هر اشک در چشم‌شان پاک می‌شود.

بله، و همه کسانی در آن لحظه به خدا پیروزی‌بخش ستایش خواهد کرد که با کمک من آنها را پیروز کرده است. همگی نیز از من ستایش خواهند کرد و مرا به عنوان خاتون تمام ملت‌ها، مدیانیرا و ملکه جهان شناسایی خواهند کرد.

و سرانجام، مأموریت مادرانه‌ام تکمیل خواهد شد و همه فرزندانم را با امن در آغوش پدر، پسر من عیسی، روح‌القدس آورده خواهم داد. سپس بشریت جدید کاملاً تجدید شده، متحد و سرانجام تسلیم پای خداوندش می‌شود تا برای همیشه همراه مرا سرود مدح دائمی به آن کسی که بود و خواهد بود ابداً بخوانیم!

وجودهای متعدد من آماده‌سازی شما را برای بازگشت پسرم انجام داده است که نزدیک است. اگر این آمدن حالا رخ نمیبوده باشد، من در مدوجوریه، اولیوتو چیترا و بسیاری از جاهایش دنیا به مدت سال‌ها باقی نمانده بودیم.

نه، فرزندانم، من همانطور که در کاراواجو یا تیئنه کردم، فقط یک یا دو ظهور برای زنده کردن ایمان، دعا و تعظیم به من انجام می‌دادم، عشق به پسرم.

اگر من اینجا به مدت tantos سال ها باقی ماندم، آن هم برای آماده‌سازی شما برای بازگشت نهایی پسرم است که پس از پایان جنگ بزرگ بین من و دشمنم رخ خواهد داد. اکنون این جنگ به نبرد پایانی می‌رسد.

با بسیار دعا خود را آماده کنید، زیرا آسمان و زمین لرزیدند وقتی فرشتگان خوب و بد در آخرین نبرد با شمشیرهای آتشین یکدیگر برخورد کردند.

بله، کل جهان از صدای صدایم که همه فرشتگان و قدیسان بهشتی را برای جنگ علیه اژدها و فرشتگانش دعوت می‌کنم، لرزیدند.

همچنین در سراسر زمین لرزه خواهد کرد وقتی خدمتکاران حقیقی من، سربازان پراکنده روی جهان توسط من جمع شده‌اند تا آخرین نبرد بزرگ را با من انجام دهند.

آماده شوید فرزندانم، زیرا این آسمان، این دنیا که شما می‌شناسید، این زمین با همه دردها و رنج‌هایش به زودی ناپدید خواهد شد. و یک آسمان جدید و یک زمین جدید خواهند آمد جایی که اشک‌ها از چشم خدمتکاران من، آنهایی که اکنون همراهم برای نجات بشریت رنج می‌کشانند، تمام شده‌اند، و سرود تسبیحی نو بر لب‌های شما گذاشته خواهد شد. من اینجا به مدت tantos سال ها مانده‌ام تا شمای را تبدیل به سربازان، جنگجویان کنم که در این ساعت تصمیم‌گیرنده کمک کنند روح‌هایی که هنوز نجات می‌یابند را نجات دهند. در این بشریت کاملاً گمشده در قدرت شیطان.

بله، tantas سال گذشته است! پسر کوچک من مارکوس فقط یک کودک ۱۳ ساله بود وقتی او را انتخاب کردم و برای اولین بار به وی ظاهر شدم.

اکنون ۴۱ ساله است، بسیاری از سال‌ها گذشتند. بسیار در اینجا گفته‌ام، بسیار انجام دادم.

اکنون زمان جنگ است، زمان نبرد نهایی است. ساعت آن رسیده که داور بزرگ این جهان نزدیک می‌شود و فریب‌دهنده، کسی که به تعداد زیادی از فرزندان من فریب داد، آنها را در راه گمراهی و مرگ هدایت کرد، با لذت و گناه، سرانجام داوری خواهد شد، و همراه او همه کسانی که توسط وی فریب خوردند، هیچ‌کس نمی�ایده‌ای در دادگاه نخواهد داشت. زیرا پیام‌هایم برای نزدیک به ۳۰ سال اینجا صدا زده‌اند، تمام فرزندان من را دعوت می‌کردند تا نماز بگذارند، تبدیل شوند، راه حقیقی را نشان دادند که باید دنبال شود. و همچنین اگر کافی نبود، هزاران مکان روی زمین در طول سال‌ها ظاهر شدم، فرزندانم را به همان مسیر قدسیت فراخواند، اما آنها نمی�ایده‌ای از من نشنیده‌اند.

درهایشون رو باز کردم، ولی فرزندانشون وارد این درهای نجات نخوستند شد.

پس داوری خواهد آمد، بسیار وحشتناک و هیچ‌کس نمی�ایده‌ای از آن فرار کند.

فقط کسانی که به دلیل ناآگاهی و شرارت بدکاران پیام‌هایم را پنهان کرده‌اند و اجازه نداده‌اند تا آنها برسدند، کمی رحمت خواهند داشت. فقط آنان کمی رحمت خواهند داشت، اما همچنان مطابق با هوش خوب و بدی داوری می‌شوند که خدا به هر کدام از آن‌ها وارد می‌کند.

پس فرزندانم آماده شوید زیرا زمان رسید تا فریب‌دهنده را و همه کسانی که توسط وی گمراه شدند، داوری شود.

زمان داوری این جهان رسیده است، بنابراین به شما می‌گویم: تبدیل بشوید بدون تأخیر! تا در کنار مجرمان نباشید برای کسانی که پسر من خواهد گفت: 'به جهنم بروید زیرا نمی�ایده‌ای صدام را شنیدید، صدای مادرم را نشنیدی، صداهایی که در بیابان زنگ زد'.

تبدیل بشوید و سریع حرکت کنید! مرا یاری دهید تا فرزندان من را نجات بدهیم که هنوز می‌توانستند نجات پیدا کنند، زیرا پیام‌هایم را نمی�ایده‌ای.

سناکل‌ها و گروه‌های نماز در همه جا افزایش دهید. یک سناکل برگذارید در سیزدهم هر ماه تا پیام‌هایم شناخته شود.

همچنین، یک سناکل برگزارید در هجدهم و دیگری در نوزدهم برای پخش پیام من از لا سالت و همه ظهورهای من.

به این ترتیب فرزندانم، کلامم سریع‌تر به تمام فرزندانم می‌رسد و سپس قادر خواهم بود که آنها را زیر چادرم جمع کنم.

هدف روح‌هایی که باید پیام‌هایم را تحویل دهید را به ۴۵ افزایش دهید، هر روز پخش کنید.

بله، هفته‌ها سریع می‌گذرد و تعداد روح‌هایی که خودشان را پاکسازی می‌کنند، افزایش نمی‌یابد. لازم است روح‌ها را پاک‌سازی کنیم، آن‌ها را از گناه بیرون بیاوریم و به راه لطف هدایت کنیم. رنج‌هایتان را مانند پسر کوچکم مارکوس برای کمک در پاکسازی روح‌ها تقدیم کنید.

تعداد روح‌هایی که روزانه خودشان را پاک‌سازی می‌کنند، بسیار کم است. آن‌ها باید بیشتر دعا کنند، بیشتر رنج بکشند و بیشتری قربانی بدهند تا روح‌های دیگر را پاک‌سازند!

لازم است تعداد سناکلها را افزایش دهیم زیرا تسبیح من، تسبیح اشک‌هایم، تسبیح صلح‌ام، همه این دعاهایی که در اینجا داده‌ام روح‌ها را از گناه پاک‌سازی می‌کنند، آن‌ها را از تاریکی گناه بیرون بیاورند و روان‌شان را شستشو می‌دهند.

روح‌ها باید پاک‌ساز شوند.

پیش روید فرزندانم! زمان نذارت، زیرا این دوره فوق‌العاده از لطف، بخشایش، عشق و رحمت که به شما داده شده است برای نجات روح‌هایتان و نیز نجات روح‌ها برادران و خواهران‌تانیست.

و اگر این زمان را در امور بیهوده، دنیوی و بی‌کارایی صرف کرده باشید، پسرم عیسی آن را به شما حساب خواهد کرد.

هر روز تسبیح من را دعا کنید. بله، حقیقتاً در جایی که چنین طولانی ماندم، یک ارتش تشکیل دادم، ارتش روح‌هایی که تسبیح من را می‌دواند. اما هنوز کوچک است نسبت به ارتش بدکاران.

تسلیم خداوند در مدیوجوریه که این ارتش بزرگ‌تر است برای بیشتر سخاوت، 'بله' و عشق مردم به من. در اینجا لازم است این ارتش را افزایش دهیم.

بروید! پیام‌های تصویری‌ام را که پسر کوچکم مارکوس می‌سازد و قلب‌من را بسیار لمس می‌کند و بزرگی، عمق و زیبایی پیام‌هایی که در اینجا داده‌ام را به خوبی نشان می‌دهد.

این امید آخر من است! این پیام‌ها را به همه فرزندانم بدهید تا سرانجام دل‌هایشان برای من باز شود، تسبیح را دست‌شان بگیرند و سربازان واقعی دعا و عشق‌ام شوند که با زندگی‌هایی پر از دعا، قربانی و تعزیر کمک می‌کنند. آن‌ها به نجات بسیاری روح‌هایی که نیاز دارند و در خطر محکومیت ابدی هستند کمک خواهند کرد.

پیش رویید سربازانم! پیشروی کنید! اکنون زمان استراحت نیست. شما تمام ابد را برای استراحت دارید. اکنون وقت سخن گفتن، اعلام کردن، مبارزه و نجات روح‌ها است. روح‌های فرزندان‌ام را با دادن پیام‌های من به آن‌ها نجات دهید تا پس از آن پسرم بر شما رحمت کند و با بخشایش زندگی ابدی را به همه‌یتان بدهد.

دعای کنید! پیغام مرا پخش کنید! سرپرستان پیام‌های من باید سریعتر از هر چیز دیگر، فیلم‌هایی که پسرم مارکوس دربارهٔ ظهور من ساخته‌است را منتشر کنند.

وحدت یابید! کار کنید! جمع شوید! تا بتوانم این فیلم‌ها را همه جا پخش کنم. چقدر بیشتر پیغام لا سالته مرا می‌شناسند، قدرت شیطان کمتر خواهد شد.

به من کمک کنید که او را با انتشار پیام لا سالته مرا شکست دهیم؛ زیرا بر آن تکیه دارد بخشی از برنامه‌هایم به پایان برسد تا بتوانم برنامه‌هایی که آغاز کرده‌ام مطابق راز لا سالته و فاطمه اجرا کنم. در نهایت، تمام بشریت را به پیروزی کامل قلب پاک من رساندم.

به همه می‌گویم با عشق برکت داده شده‌اید: کسانی که تصویر کمک دائمی مرا در خانه‌هایشان با عشق احترام می‌کنند؛ روز عذاب، این منازل توسط شیاطین تخریب نخواهند شد. حتی در بعضی از مکان‌ها، آنها قادر خواهند بود به داخل خانه‌ها نفوذ کنند و مردم را همراه خود برای همیشه شکنجه و مجازات در جهنم ببرند.

بله، این وعده می‌دهم: حفاظت مادرانه‌ای که همه کسانی دارند که مرا دوست دارن و با اعتماد بی‌پایان به عشق دائمی من روی آورده‌اند.

به همه و خاصاً تو پسر کوچکم مارکوس، رسول من، رسول کمک دائمی من که در طول سال‌ها مرا برای بسیاری از فرزندانم شناخته شده و محبوب کردید.

بله، با این کار، با معرفی تصویر مرا به بسیاری از فرزندانم، شما دروازه‌ای را برای آنان باز کرده‌اید؛ دروازهٔ نیکی‌ها، معجزات و برکتهای بی‌شمار. حتی تبدیل‌های بسیار که من بدون صدا و آواز توسط این نقاشی انجام داده‌ام که تو آنرا محبوب کردید.

بله، با سکوت کار کرده‌ام؛ در پنهان عمل می‌کردم و معجزات را به وجود آوردم که جایی است که بیشتر لذت می‌بردم از کاری که انجام می‌دهم. همه اینها بابت تو هستند، رسول من و پسر محبوب من.

در روز کمک دائمی مرا، شما را با فراوان‌ترین نعمت‌های عشق من برکت داده‌ام.

و اکنون دوباره، از قلب پاک و عشق دائمی من برای تو باران نعمتهای بی‌شمار می‌باردم.

از شما سپاسگزاری می‌کنم و برکت می‌دهم.

خداونده به پسر محبوب کارلوس تادئو:

«من هم از تو تشکر می‌کنم و برکت دهم، فرزند کوچک من کارلس تادیئوس.

چقدر دوست دارم! بله، من هستم و همیشه خواهرم کمک دائمی تو نیز خواهم بود. همواره به من رجوع کن، با عشق به من رجوع کن و در رنج‌هایت تجربهٔ عشقی دایمی‌ام را که هیچگاه از تو دور نمی�ده و ترک نکنه.

ببین که کمک مادری‌ام برای تو پسرم بود که به تو دادم. بله، با او وعدهٔ آسمان دریافت کردی. و با این وعده آزاد شدی از جهنم.

دست‌یابی به نعمت فرار از آن شعله‌های ترسناک، از رنج‌ها، از نیش‌های آتشین، از تیزاب‌های آتش که شیاطین روح‌های محکوم را شکنجه می‌دهند.

از مِخ‌های آتش آزاد شدی که با آنها روح‌ها را شکنجه می‌کنند، نجات یافتی و آزادی یافتی از نیش‌ها و تیغ‌هایی که نیز به آن‌ها رنج می‌رسانند و باعث گریهٔ دردناک آنان می‌شوند.

با پسرم که به تو دادم آزاد شدی، برائت بودی تا روزی در دست‌های شیطانی ترسناکی بیفتید که برای تو نفرین خاص دارد و خواهش داشت با غصهٔ بزرگ‌تر و خشم‌برون تکه‌تکه کند.

با پسرم که به تو دادم، برائت بودی تا نگاه‌های ترسناک شیاطینی را ببینید که در جهنم وجود دارند؛ فاجعه‌آمیزی و وحشت آن‌ها رنج بزرگ روح‌هایی است که در جهنم هستند.

با پسرم که به تو دادم، آزاد شدی تا روزی در دست‌های شیطانی ترسناکی بیفتید که برای تو نفرین خاص دارد و خواهش داشت با غصهٔ بزرگ‌تر و خشم‌برون تکه‌تکه کند.

با پسرم که به تو دادم، فرار کردی تا شعله‌های ترسناک جهنم را ببینی و روح‌هایی بی‌شکل محکوم شده‌ای که رنج بزرگ همه‌ی آن‌ها هستند.

بله، فاجعه‌آمیزی و وحشت، بی‌شکل شدن روح‌های محکوم به یکدیگر رنج است. از این همه آزاد شدی با پسرم که به تو دادم.

و با او که کمک بزرگ‌تر من برایت بود، نعمتی دریافت کردی: زندگی ابدی، آسمان، سکونت دائم در آسمان همراه با فرزندم عیسوی و دیدن وی تا ابدیت و از وی تاجِ حیاتِ ابدی دریافت کردن.

و شما نیز، به خاطر پسر که به شما دادم، نعمت دیدن من برای همیشگی در تمام ابدیت را خواهید داشت؛ و آنجا، پیش روی من، با لذت عشق بی‌پایان دائمی زندگی می‌کنید، از زمان‌های متوالی عشق در دیدن من بهره‌مند شده‌اید، و سه‌گانهٔ مقدس‌ترین که شما را به این اندازه دوست دارد!

به خاطر پسر که به شما دادم، نعمت دیدن همه فرشتگان، زیباترین‌ها، قدیسان و روح‌های مبارک پارادیس را دریافت کرده‌اید. با آنان: آواز خواندن، ستایش کردن، گفتگو کردن و خوشحال بودن، از تمام ابدیت بهره‌مند شده‌اید.

به همین دلیل، فرزند کوچک من، همیشه به عشق خدا شکرگزاری کنید، عشق پسرم که برای شما بسیار بزرگ است!

و همیشه از کمک دائمی‌ام به شما شکرگزار باشید، که بهترین کمک را به شما داد؛ یعنی پسر که به شما دادم، و با او، با فضیلت‌هایش، می‌توانستم در زندگی شما نعمتهای بزرگ انجام دهم.

با فضیلت‌هایش، می‌توانستم برکت‌ها بزرگی را در وجودتان تحقق بدم. از طریق وی به شما نعمتها و برکات بیشتری خواهم داد، فرزند من؛ حتی امروز یک برکت جدیدی که توسط پسر شما برای شما درخواست شده‌است:

هر ۲۷ام هر ماه، وقتی کمک دائمی‌ام یاد می‌شود، با عشق ویژه‌ای به کودکانم تقدیر و احترام می‌کند، به شما یک برکت خاص و بزرگ جدید خواهم داد.

بله، به خاطر فضیلت‌های رنج پسرم، دعاهایش و کارهایی که برای عشق من انجام داده‌است، همه‌ای را به شما تقدیم کرده‌ام؛ این نعمتی است که توسط خداوند اعطا شده‌است.

و همچنین در دوم هر ماه فرزند کوچکم با دخترم آگاتا، با دخترم فیلومنا، با دخترم بریژیت از سوئد و با دخترم ادویجس به همراه شما خواهند آمد؛ و ما همه یک بارکت خاص و فراوان بزرگ به شما خواهیم داد.

دل خود را شاد کنید زیرا کمک مادرانه‌ام برای شما علامت عظیم عشق من است که پسری هست که به شما داده‌ام و بسیار دوست دارد.

او، که هر شب از عشق به شما با عشق و خیرخواهی بزرگ رنج می‌برد.

او، از طریق او زندگی شما را بیشتر و بیشتر با نور، نعمت و عشق پر کرده‌ام و همیشه شما را غنی‌تر خواهم کرد.

او، که علامتی است از مادرانه‌ترین عشقی من، کمک دائمی‌ام به عشق برای شما و تمام نسلتان.

من تو را دوست دارم و امروز برکت می‌دهم.

و من نیز بندگانشان از عشق را مبارک می‌دهم.

از تصاویری که برای من ساخته‌ای، سپاسگزارم.

از ویدئوهایشان پیام‌های من را سپاسگزارم.

سپاس از همه کارهایی که انجام داده‌اید، هر کاری کوچک در خانه‌ام.

همه چیزها رو می‌بینم، تمام آنچه شما در ساخت زیارتگاه من، مزار من، تمامی آثاری که اینجا روی زمین، دیوار و ساختمان انجام شده‌است. سرانجام، در پخش پیام‌های من و بر همه‌چیز مبارک باشد و به همه‌چیز نعمت مادرانه خود را می‌ریزم.

به تمام کودکان زیارتیم از لا سالته، از فاتیما و از ژاکارئی" مبارک باشید.

قدیس یوداس تادئوس به برادر کارلوس تادئوس:

(قدیس یوداس تادئوس): "برادر عزیز کارلوس تادهو، من، یوداس تادئوس، بندهٔ خداوند هستم و شادمان از آمدن دوباره به تو امروز.

دانستنی که وقتی در سوریه می‌گفتند یک مرد قدرتمندی از آن ملت با نام آلن بود که من را بسیار تعقیب کرد هنگامی‌که گسپل رو می‌گفتم.

او شهر به شهر و روستا به روستا علیه‌ام حرکت کرده‌بود توسط بسیاری از نامه‌ها و بعضی اوقات شخصی رفتن به هر فرماندار تا مرا بیرون کنند از شهرهای و روستاها و بدین‌ترتیب کاملاً ممنوع کردن گفتن کلام خدا.

من بسیار خسته بودم، ناامید شده‌بودم چون در هر شهر یا روستایی که می‌رفتم آلن با دروغ‌هایش، تعقیب‌ها و افتراهایش را به من رسیده‌بود.

آری، بسیار ناامید بودم، این ناامیدی، این خستگی بزرگ در گفتن کلام خدا برای تو عرضه کردم.

در بعضی شهرها حتی زدن می‌خوردم و یکبار هم توسط ساکنان از شهر بیرون کشیده‌شدم. و آنجا بعداز اینکه عمیقاً لگد زده، زدنی شده، ضربه خورده و حتی خم شده‌بودم.

تمام این دردی‌ها، تمام زخمی‌هایی که من را به خداوند برای تو عزیز برادر ارائه کردم، کسی بود که همیشه در رؤیای خود دیدن می‌کرد تا از طریق قربانی‌ام در آخرالزمان همه نعمت‌های خداوند و تمامی قوایشان دریافت کند تا مأموریت‌ای که برای تو تعیین شده‌بود با روح مخصوص مادر خداوند به او پیوست.

بله، من تمام چیزها را پیشکش کردم، تمامی آنچه آلن از من رنج برداشت. او کاملاً در گناه سرسخت و متعصب بود؛ توسط پیشنهادات و فریب‌های شیطان که به او داده شده بودند، یک طرح مکرر علیه من طراحی کرده‌بود. مرگ مرا با روشی بسیار وحشیانه برنامه‌ریزی کرد.

در شهری که قصد رفتن به آن را داشتم، دام برای من گذاشته بود: می‌خواست از طریق ماشین ساخته‌شده‌اش که بدن‌م را به چهار قسمت تقسیم کند، مرا بکشد؛ بله، نامش ۴ باد نامیده شده‌بود.

بله، آنجا روح‌م باید شهادت داده‌شد و من آن را می‌دانستم.

من با تصمیم‌گیری به آنجا رفتم، اما مادر خداوند در برابر مرا ظاهر شد و گفت که اگرچه این شهادت و تطبیق‌مرا بسیار برای خداوند خوشایند بود، ساعت‌م هنوز رسیده‌بودن و باید پیشروی کرد تا بتوانم ادامه دادن به تبلیغ کلمه پسر الهی‌اش.

پس با فرمانش، به شهری دیگر رفتم اما زودی آنجا آلن مرا یافت و برای من یک مرگ حتی ترسناکتر برنامه‌ریزی کرد: دام گذاشت تا در ماشین چند تیغه‌ای که بدن‌م را مثل گوشت قطع کند، چندین قسمت بشوم.

در دام افتادم؛ کوبیده‌شدم، زدن شدم و به درون ماشین بسته‌شدم. تیغ‌ها نزول می‌کردند و نزدیک‌تر از من بودند در حالی که همه جمعیت با سکوت منتظر بودند.

من آماده بودم زندگی‌م را برایت پیشکش کنم؛ بنابراین مرگی که فکر کردم نزدیک است، آن‌را هم پیشکش کرده‌بودم و تمام رنج‌هایی که به خاطر تو می‌کشیدم برادر عزیز. اما در همان لحظه مادر مقدس‌م ظاهر شد و گفت ساعت‌م هنوز رسیده‌نبوده‌است، باید ادامه دادن به تبلیغ انجیل این بار در میان‌رودان و همچنین ایران.

پس او طناب‌هایی که مرا نگهدار می‌کردند را باز کرد و من از چشم همه‌هاستم، خاصاً آلن که نمی‌توانست آن راز یا معجزهٔ رویداد را توضیح دهد یا فهمد.

این دیداری باعث شد بسیاری تبدیل شوند؛ دیده‌بودند که حقیقتا بندهٔ خداوند عالی هستم و تبلیغ‌م واقعی است. بدین‌سان بسیاران را تغییر دادم، اگرچه شهادت ندادم. رنج‌هایم نه تنها برای این تحول‌ها بود بلکه نیز برایت برادر عزیزم.

به خاطر آن بگوید که هر چیزی از خداوند می‌خواهی مطابق با ارادهٔ مقدس‌ترین او باشد برای رنج‌هایی که داشته‌ام و ترس شهادت و مرگ نزدیک. چرا همه چیزهایی را که داشتم، کتک خورده، به این ماشین کشنده بسته شده بودم، همه آنچه خواستید تا خداوند آن‌ها را به تو بدهد. با اطمینان بگوید اما بیشتر از هر چیز برای قدسیت بخواهید، برای حکمت الهی بخواهید، برای نجات روح خودت بخواهید.

چیز دیگری نمی喫ده که همه را برنده کند، جهان تمام را برنده شود اگر روحت گم شده باشد. حقیقتاً مادر خدا به تو آسمان خواسته و توسط پسرش داده شد اما باید برای نعمت پایداری نهایی همیشه، همیشه بخواهید.

چرا لوسیفر که در آسمان زندگی می‌کرد نعمتی را گم کرد و از آسمان اخراج شد. اگر حتی یک ساکنِ آسمانی قادر به گم کردن نعمت بود، برای گم کردن آسمان. پس چه باید بگوید دربارهٔ فانی‌ها؟

برای پایداری بخواهید، همیشه بخواهید. مادر خدا وفادار است اما باید همیشه برای نعمت پایداری نهایی که به خدا بسیار خوشایند است و روح را با آن زیبایی و این فضیلتهای مورد قبول تاج زندگی ابدی می‌کند، بخواهید.

اما ترس نکنید، من وکیل شما هستم، من میانجی تو بین خداوند هستم و همیشه برایت مدافعه می‌کنم. روزانه تمام فضیلتهایم را به خاطر رسیدن به نعمتی‌ها، بسیاری از نعمتی‌ها برایت تقدیم می‌کنم.

به جا بمانید پس برادر عزیزم آرامش یابید زیرا علت نجات خودت، نجاتی که در دست تو نیست بلکه در دست من است و مادر خداوند و البته همیشه در دست پسر او بودی که به تو توسط مادرت داده شد و با چنین عشق جای خودش را در آسمان برایت داد.

ترس نکنید زیرا یک فرزند روی زمین داری که روزانه برای خودت، خانواده‌ات دعا می‌کند، دوست دارد، رنج می‌کشد، کفاره می‌دهد.

ترس نکنید چون حقیقتاً شعله‌ای از عشق بی‌پایان در زندگی تو بودی. این شعله که روز و شب آرام نمی喫ده است و همیشه برایت همه چیز را انجام می‌داد، رنج می‌کشیده و تقدیم می‌کرد.

کیست که چنین مدافعه‌کننده‌ای دارد، چنان وکیلی، тако دفاع‌کنندهٔ؟ پس دل خودت آرام بکنید! زیرا آسمان و زمین برای تو است، من برایتو هستم، ملکهٔ آسمان برایت است، بهشت برایت است. پسرِ مادرت پاکدام که به تو داده شد نیز برایت است، آسمان و زمین برایت هستند.

و اگر ما برایت باشیم، کیست؟ کی می‌تواند علیه‌ات باشد؟

دل خود را شاد کنید! ادامه دهید تا پرستیش من به منبع بسیاری از نعمت‌ها برای برادر و خواهرهای زیادی تبدیل شود. همیشه با شما هستم و هرگز شما را رها نخواهم کرد.

اکنون فراوان براتان مبارک باشم و همچنین همه برادرانی که اینجا هستند، و نعمت‌های اندوه‌ام و شهادتم را روی همه ریخته می‌کنم. از فضیلت رنج‌هایم که با آن خداوند را خوشحال کرده‌ام و تاج زندگی ابدی از او دریافت کردم.

اکنون فراوان بر شما همه مبارک باشم.”

(مری مقدس‌ترین بعد از نمایش تصاویر و تسبیح‌ها): "چنانچه گفته‌ام، هر جایی که یکی از این تصویرها یا تسبیح‌ها می‌رسد، من زنده هستم با نعمت‌های بزرگ خداوند.

اکنون مبارک باشید و علامتی مادرانه خود را بر همه تصاویر کمک دائمی من که فرزندان من آن‌ها را همراه دارند چاپ می‌کنم. هر جایی که یکی از این تصویرها می‌رسد، عشق مادری‌ام، یاری ابدی مادرمن حاضر خواهد بود با ریختن نعمت‌های بزرگ خداوند.

فراوان بر شما همه مبارک باشید تا شاد باشید و صلح من را به تمامتان بگذارم!”

منابع:

➥ MensageiraDaPaz.org

➥ www.AvisosDoCeu.com.br

متن این وب‌سایت به طور خودکار ترجمه شده است. از هرگونه خطا پوزش می‌طلبیم و لطفاً به ترجمه انگلیسی مراجعه کنید